رخدادهای زمین ساختی مزوزوئیک صفحه-4
ايجاد فرابوم: در بخشهايي از ايران، مارنها و سنگآهكهاي ژوراسيك مياني – بالايي وجود ندارد و نهشتههاي ترياس بالا – ژوراسيك مياني با سنگهاي جوانتر از ژوراسيك، به ويژه كرتاسة زيرين پوشيده شدهاند.در كوههاي البرز به ويژه در پايين دست درة هراز و نيز در ناحية چالوس، دو سازند دليچاي و لار وجود ندارند. به عقيدة سوسلي (1976) نبود اين سازندها، نتيجة خروج نواحي ياد شده از آب و عدم رسوبگذاري است. به باور سوسلي، در ژوراسيك مياني درة هراز به دو ناحية شمالي و جنوبي با ديرينه جغرافياي متفاوت تقسيم شده است. اگرچه سوسلي براي فراخاست بخش شمالي دليلي ارائه نميدهد ولي بدون شك اين بالاآمدگي بايد در ارتباط با رويداد سيمرين مياني باشد. داودزاده و اشميت (1984) فرابومهاي سيمرين مياني البرز شمالي را بخشي از حوضة قفقاز كوچك دانستهاند كه با زميندرز شمال ايران از البرز جنوبي جدا ميشد.
در ايران مركزي به ويژه نواحي يزد، ترود، اردكان، اصفهان و پشتبادام، سنگهاي ژوراسيك منحصر به نهشتههاي گروه شمشك است كه به طور دگرشيب با ماسهسنگهاي پيشروندة كرتاسة زيرين پوشيده شدهاند. چينخوردگي پيشرفته، دگرگوني ناچيز، نبود سنگآهكهاي صخرهساز و سخت ژوراسيك بالايي نشانگر آن است كه اين نواحي از زمان باژوسين – باتونين و در نتيجة رويداد سيمرين مياني به فرابوم تبديل شدهاند و تا زمان پيشروي درياي كرتاسه از آب بيرون بودهاند. در شمال تربتجام (معدن زغالسنگ چشمهگل) سنگهاي ژوراسيك بالا وجود ندارد. نهشتههاي زغالدار گروه شمشك همراه با تودههاي گرانيتي تزريق شده در آنها، در زير سنگآهكهاي اُربيتوليندار به سن بارمين قرار دارند.
جايگيري تودههاي نفوذي: در بسياري از نواحي ايران، تودههاي نفوذي كوچك و بزرگي شناسايي شدهاند كه زمان جايگيري آنها را ژوراسيك پسين دانستهاند، چرا كه اين تودهها از يك سو رسوبهاي ژوراسيك را بريدهاند و از سوي ديگر، رسوبهاي پيشروندة كرتاسة زيرين با دگرشيبي از نوع آذرينپي بر روي آنها نشسته است. ولي، شواهد گوناگون به ويژه سن پرتوسنجي و جايگاه چينهشناسي اين تودهها گوياي سن ژوراسيك مياني است. گرانيت شيركوه يزد با سن پرتوسنجي 8± 176 ميليون سال (فورستر، 1978) و 186 تا 159 ميليون سال (ريير و محافظ، 1970)، گرانيت آيركان انارك به سن پرتوسنجي 8 ±168 ميليون سال، گرانوديويت كلاه قاضي، گرانيت ميامي شاهرود، گرانيت شاهكوه و گرانيت چهارفرسخ در بلوك لوت و بعضي از تودههاي نفوذي زون سنندج – سيرجان، از پيامدهاي پلوتونيسم سيمرين مياني است.
تكاپوهاي آتشفشاني: بر پاية گزارش سيدامامي (1990)، تكاپوهاي آتشفشاني ژوراسيك مياني از ناحية قفقاز و گرجستان، توسط پولينسكي گزارش شده است. حالت مشابهي در شمال باختر آبادي سَهل ترودگزارش شده است (هوشمندزاده و همكاران 1357). در اينجا (ترود) در ميان سنگآهك، شيل و ماسهسنگهاي باتونين، افقهاي چندمتري از گدازههاي آتشفشاني وجود دارد. چنين سنگهاي ماگمايي ميتوانند حاصل عملكرد رويداد سيمرين مياني باشد.دگرگوني: از نتايج عملكرد رويداد سيمرين مياني، ايجاد دگرگوني در سنگهاي ترياس زيرين – ژوراسيك مياني (گروه شمشك) و سنگهاي كهنتر است. در ناحية اقليد از بخش مياني زون سنندج – سيرجان، سنگهاي آواري ژوراسيك زيرين دگرگون شدهاند و روي آن را رسوبهاي ژوراسيك بالا، به گونهاي ناپيوسته و با كنگلومرا ميپوشاند (هوشمندزاده و همكاران 1369). دگرگوني مورد نظر كه از درجة شيست سبز است، به رويداد زمينساختي پس از لياس و پيش از ژوراسيك بالا اشاره دارد.
در نواحي همدان، گلپايگان، خمين، ملاير، اَزنا (از نوار سنندج – سيرجان) تناوبي از سنگآهكهاي شيستي، آندزيت و به ويژه رسوبهاي شيلي و ماسهسنگي خاكستري تيره وجود دارد كه از يك دگرگوني آشكار متأثرند (بربريان، 1972). زمان اين دگرگوني به ژوراسيك بالا نسبت داده شده است، ولي در كوهخان گورمز (در نقشة زمينشناسي همدان) مجموعة دگرگون شدة موردنظر را رديفي از سنگآهكهاي ژوراسيك بالا با يك واحد آواري پايه ميپوشاند. وجود سنگآهكهاي نادگرگوني ژوراسيك بالا بر روي شيلهاي دگرگون شدة همدان، نشانگر سن پيش از ژوراسيك پسين و بيانگر عملكرد رويداد سيمرين مياني است.
در ناحية سبزواران رديفي از سنگهاي تخريبي ريزدانه، شيل و مارنهاي آهكي كمي دگرگون شده وجود دارد كه به طور دگرشيب با سنگهاي ژوراسيك مياني پوشيده شده است (ديميتريويچ 1973). دگرشيبي و دگرگوني ياد شده ميتواند حاصل رويداد سيمرين مياني باشد. سنسنجي بيوتيت ميكاشيست گارنت واقع در 60 كيلومتري باختر و جنوب باختري نهبندان، به روش روبيديم – استرونسيم، 10 ± 165 ميليون سال را نشان داده است (كرافورد، 1977) كه با فاز سيمرين مياني هماهنگي دارد، به همينرو دگرگونيهاي دهسلم، بيشتر نهشتههاي ترياس پسين – ژوراسيك مياني هستند كه به باور اشتوكلين (1973) پس از ژوراسيك مياني دگرگون شدهاند.
در ايران شمالي، اثر دگرگوني سيمرين مياني تنها در كوههاي بينالود تا باختر مشهد ديده ميشود. در اين نواحي، تنشهاي فشاري پيش از باژوسين بالا، نشانههاي آشكار دارد. گفتني است جدا از دگرگوني ناحيهاي، بخشي از دگرگوني سيمرين مياني از نوع همبري و وابسته به تودههاي نفوذي اين فاز است.
كانيزايي: قلع در گرانيت شاهكوه، تنگستن در چاهكلب و چاهپلنگي، خاكهاي نادر در نهشتههاي سازند شمشك نواحي مروست، اردكان، سوريان، طلا در گرانيتهاي زرين و طرقبه، كبالت در نهشتههاي دگرگون اقليد، آهن ماگمايي – اسكارن در معدن همهكسي (همدان) ظفرآباد (ديواندره) خسروآباد (سُنقُر) باباعلي (همدان) چناربالا و گلالي (قروه) از پيامدهاي رخداد سيمرين مياني است.