کاني سازي طلا در ليستونيتهاي ايران مرکزي
کاني سازي طلا در
ليستونيتهاي ايران مرکزي
چکيده
سنگهاي
اولترامافيک سازنده افيوليتها در اثر هجوم سيالات گرمابي حاوي CO2 تحت تاثير فرآيند کربناته شدن تبديل به ليستونيت مي شوند.
ليستونيتها با مجموعه کانيائي عمومي کوارتز و کربناتهاي حاويMg- Fe- Ca
مشخص هستند. از چند دهه گذشته در افيوليتهاي جهان، کاني
سازي طلا در هميافتي با اين سنگها مورد توجه قرار گرفته است.
افيوليتهاي
ايران مرکزي به شکل دو کمربند اصلي يعني دهشير- سورک- نائين و جندق-انارک رخنمون
دارند. اين افيوليتها در بخش سرپانتينيتي خود ليستونيتي شده اند. دگرساني گرمابي در
اين سنگها تا مرحله سيليسي شدن(شکل گيري بيربيريتها) نيز يپش رفته است.در افيوليت
دهشير ليستونيتها(در دو نقطه)هم ساز با روند عمومي افيوليت ها فاقد کاني سازي طلا
هستند. در حاليکه ليستونيتي شدن تا مرحله
تشکيل بيربيريت در افيوليت سورک پيش رفته است و کاني سازي طلا در هميافتي با
فريت کروميت مشاهده شده است. کاني سازي پيريت در بخشهاي شديدا سيليسي شده
(بيربيريت) همراه با ناهنجاري طلا- جيوه در افيوليت نائين شاخص مي باشد.در
سرپانتينيتهاي جندق فرآيند کربنات زائي سنگهاي تالک – سرپانتين کربنات با ناهنجاري
ناچيز طلا را شکل داده است. افيوليت قديمي انارک ميزبان وسيع ليستونيتي شدن با
مراحل مختلف تکوين کانيهاي متنوع مي باشد. وجود طلا علاوه بر مشاهدات ميکروسکوپي
توسط آناليزهاي ژئوشيميايي نيز به اثبات رسيده است.
واژه هاي
کليدي: افيوليت، سرپانتينيت، ليستونيت، بيربيريت، طلا
نقشه 1-
موقعيت افيوليت هاي ايران مرکزي
دهشير:D سورک:S نائين:N انارک:A جندق:G
Gold Mineralization in
Abstract
Listvenites are formed during the
CO2-rich fluids ultramafics interactions. Commonly, these carbonatized
ultramafic rocks (especially serpentinites) are characterized by quartz and
Mg-Fe-Ca carbonates assemblage. Gold mineralization in these rocks had been a
new target for exploration during the past decades.
There are two main ophiolitic belts
in Central Iran, Dehshir-Surk-Nain belt and Jandagh-Anarak belt. Hydrothermal
alterations have produced listvenites and finally birbirites (silicified
serpentinites) in ultramafic members of these ophiolites. In Dehshir,
listvenites and paralistvenites are outcropped along the ophiolite belt and are
barren. In Surk, listvenitization is followed by bribirites formation and gold
mineralization has a close association with ferrite chromites.
There is pyrite mineralization in
highly silicified serpentinites with Au-Hg anomaly in Nain ophiolites. In
Jandagh serpentinites, talc-carbonate rocks are formed during carbonatization.
Trace amounts of gold anomaly are detected in these rocks. Anarak old ophiolites
have widespread listvenitization. Various minerals and ore minerals with
multistage paragenesis are characteristic. In addition to geochemical
anomaly, gold mineralization is
detected as visible gold.
Key words: Ophiolite, Serpentinite,
Listvenite, Birbirite, Gold
مقدمه
ليستونيتها
عضو سرپانتيني مجموعه هاي افيوليتي هستند که تحت تأثير دگرساني گرمابي از نوع
کربناته شدن (Carbonatization)
واقع شده اند. اين سنگها که به سبب کاني شناسي خاص خود به
سنگهاي کوارتز- کربنات ( Auclair
et al, 1993) يا مجموعه اي سيليسي- کربنات (Sazanov,1975) مشهورند. يکي از مهمترين انواع سنگهاي حاوي کاني سازي طلا، نقره، جيوه، پلاتين، آرسنيک و
آنتيموان در مجموعه آلتراسيون هاي ليستونيتي –بيربيريتي در کمربند هاي افيوليتي
هستند. اين آلتراسيون در شرايط خاص محلول گرمابي کلريدي غني از S, K, CO2 و PH<5 ، درجه حرارت 40-250 درجه سانتي گراد و فشار 1.8-0.6
کيلوبار، سنگ منشا و ساختار تکتونيکي مناسب ايجاد مي شود(Sazonov, 1978).
در جديدترين
مطالعه(Halls et al, 1995) ليستونيت يک نوع سنگ ويژه است که مي تواند در دسته برسيتيك -
فيليک (Spirinov,1991) جاي گيرد ليستونيتي شدن با وجود پتاسيم از کربناته شدن
اولترامافيک ها متمايز ميشود لذا متاسوماتيسم آلکالن را نيز در بر مي
گيرد.
ليستونيت ها در
رخنمون هاي صحرائي به اشکال عدسي و
رگه اي داخل سرپانتينيتها و يا در همبريهاي زمين ساختي آنها با سنگهاي اطراف ديده
مي شوند. کوارتز و کربنات حاوي Mg-Fe-Caعمده کاني هاي سازنده اين سنگها هستند ولي بقاياي سرپانتين،
کروم اسپينل، تالک، کلريت، فوشزيت «مسکويت کروم دار» و کانه هاي مختلف نيز در اين
سنگها ديده مي شوند. بافت غالب اين سنگها دانه اي، پورفيروئيد، رگه اي، نواري و
شبحي((Ghost texture باقيمانده از
سرپانتينيت اوليه ميباشد.
محصول نهايي
دگرساني سرپانتينيت ها بعد از ليستونيتي شدن سنگهاي شديداُ سيليسي شده اي هستند که
به نام بيربيريت (birbirite)
مشهورند. اين سنگها کوارتزيت هاي هيدروترمال نيز ناميده
شده اند(سازونوف، 1978).
موارد متعدد
کاني سازي فلزي«طلا، جيوه، آنتيموان، سرب و نيکل» از ليستونيتهاي مجوعه افيوليتي
مناطق مختلف دنيا نظير ايتاليا، مراکش، عربستان سعودي و ترکيه
(Buisson et al,1985) گزارش شده است.
بزرگترين
کانسار طلاي ليستونيتي در مجاور مرز شمالي ايران معدن زود (Zod) در ارمنستان
است. اسميرنوف و همکاران کانسار فوق را جزو کانسارهاي سازند طلا-کوارتز-کالسدوني
تقسيم بندي کرده اند(Smirnov et
al, 1983) که در کمربند افيوليت کرتاسه بالائي قفقاز کوچک
واقع شده است. در ادامه اين افيوليتها در شمال غرب کشور (افيوليتهاي ماکو)
آلتراسيون هاي سيليسي، آرژيليک و ليستونيتي همراه با کاني سازي جيوه شناسايي شده
است. امامعلي پور (1374) در منطقه سيه چشمه (ماکو) زون ناهنجاري طلا
(حداکثر
ppm22) گزارش نموده است. زرين کوب (1374) با
مطالعه ليستونيتهاي سهل آباد(بيرجند) آنها را کليدي براي پي جوئي طلا و جيوه معرفي
کرده است. يوسف زاده(1375) نيز به کاني شناسي و پتروگرافي ليستونيتهاي خوسف جنوب
غربي بيرجند پرداخته است. (عابدي،1376) براي اولين بار با استفاده از مدلهاي
اکتشافي ژئوشيميائي ذخاير ليستونيتي کشورهاي شوروي سابق ليستونيتهاي افيوليت بيرجند
(سهل آباد) را مورد مطالعه قرار داده است. در اين منطقه آنومالي طلا(ppm 0.5) و
جيوه (ppm1.6) تشخيص داده است. اين مقاله ضمن معرفي مناطق ليستونيتي در افيوليتهاي ايران
مرکزي به ارزيابي پيدايش طلا در آنها نيز مي پردازد(نقره ئيان و همکاران
1377و1380).
سنگهاي
افيوليتي در امتداد گسلهاي سراسري ايران مرکزي به شکل کمربند رخنمون دارند که از آن
جمله مي توان به کمربند افيوليتي شمال نائين، سورک، دهشير، جندق و انارک اشاره
نمود. در اين ميان مجموعه افيوليتي انارک و جندق با سن پروتروزوئيک بالايي –
کامبرين زيرين (باقري، 1372) از قديميترين افيوليتهاي ايران مرکزي محسوب مي شوند.
افيوليتهاي نائين، سورک و دهشير در ارتباط با زمين درز خرده قاره ايران مرکزي بوده
و در کرتاسه بالايي شکل گرفته اند.
روش
کار
براي
شناسايي کانيها و پتروگرافي ليستونيتها در ابتداي کار از نمونه هاي قابل توجه مقاطع
ميکروسکوپي و صيقلي تهيه شد. در مراحل بعدي براي شناسايي دقيق تر فازهاي
کانيايي«بويژه کربناتها» از روش پراش سنجي پرتو(XRD) X استفاده شد. ترکيب شيميائي اين
سنگها با روش فلورسانس اشعه ايکس
(XRF) تعيين شد و از آنجا که تجزيه به روش فعال سازي
نوتروني (NAA) از دقيق ترين روشهاي اندازه گيري طلا و عناصر ردياب آن مي باشد. نمونه هاي
مشکوک به منظور تعيين مقدار طلا و عناصر ردياب همراه As, Hg, Sb, Cu
توسط روش فوق مورد تجزيه قرار گرفت. شناسايي ذرات آزاد
طلا و ساير عناصر به روش تکميلي SEM «توسط ميکروسکوپ الکتروني»
نيز انجام گرفته و وجود عناصر فوق الذکر محرز گرديد. آزمايشات XRD-SEM در مرکز تحقيقات نسوز آذرانجام گرفته است. آناليز
هاي NAA
در مرکز تکنولوژي هسته اي اصفهان بخش راکتور مينياتوري
انجام گرفت.
نمودار
1 - پراشسنجي نمونهاي از رخداد انواع سيليس رگهاي در ليستونيتهاي
دهشير
بحث
در اين
پژوهش ليستونيتهاي ايران مرکزي در دو کمربند افيوليتي دهشير (شامل اردان، ديزان،
هوشنگ آباد)- سورک- نائين و
جندق-انارک (شامل زنجيرگاه، پتيار، چاه شور، سبرز بررسي ميشوند.
1- ليستونيتهاي منطقه
دهشير
ليستونيتهاي اردان-
ديزان-هوشنگ آباد
عمده نمونه
برداري افيوليتهاي منطقه دهشير در دو نقطه از رخداد فراگير ليستونيتها در جنوب
دهشير يعني روستاهاي ديزان و اردان انجام گرفت. ليستونيتهاي اين مناطق داراي
مورفولوژي برجسته اي نسبت به سنگهاي دربرگيرنده خود هستند. روند عمومي ليستونيتي
شدن از روند عمومي افيوليتها پيروي ميکند، اصولاً رخداد ليستونيت در اين منطقه
متنوع بوده و عمل کربناته شدن تنها به توده هاي سرپانتينيت محدود نمي شود. شکل گيري
پارا ليستونيتها از منشاء کنگلومرا ها و ماسه سنگ هاي پالئوسن که در مجاورت گسلي با
سرپانتينيت هاي غرب روستاي اردان واقع شده اند از آن جمله است. از موارد جالب اين
ليستونيتها رخداد اپال- کلسدوئن (نمودار1) در همراهي با رگچه هاي دولوميت بلورين
سبز رنگ مي باشد. ظاهراً تنها نشان کاني سازي فلزي در اين منطقه آغشتگي سطحي
ليستونيتهاي جنوب ديزان به مالاکيت و آزوريت است. مقدار عناصر با ارزش موجود در 4
نمونه از ليستونيتهاي اين منطقه به شرح زير ميباشد (جدول1).
۲- ليستونيتهاي
سورک
آميزه
افيوليتي سورک بواسطه وجود دو گسل موازي با امتداد تقريبي N33W بين سنگهاي آذرآواري – آتشفشاني ائوسن رخنمون دارد. ليستونيتي
شدن نيز در همين روند و بصورت رگه هاي ممتد تا شکسته انجام گرفته است. مشاهدات
صحرايي نشان مي دهند که در اين منطقه دگرساني سنگهاي اولترامافيک تا سيليسي شدن و
تشکيل بيربيريت نيز پيش رفته است. از مطالعه مقاطع ميکروسکوپي چنين بر مي آيد که
کانيهاي اوليه
جدول1- مقدار عناصر با ارزش موجود در 4 نمونه از ليستونيتهاي منطقه اردان - دهشير
Di-Ca: رگچه
اپال- کلسدوئن در جنوب اردان داخل ليستونيتها
DE: بيربيريت آغشته به مالاکيت- آزوريت جنوب ديزان
Ar-3: ليستونيت جنوب اردان
WA-1: پارا
ليستونيت غرب اردان
جدول2-
ترکيب کاني شناسي 4 نمونه از سنگهاي ليستونيتي منطقه
سورک
سرپانتينيتها در اثر هجوم محلول هاي سرشار از CO2 و SiO2 از بين رفته و از کانيهاي
اوليه سنگ تنها بلورهاي پيکوتيت «اسپينل کروم دار» باقي مانده است. ديفراکتومتري
اشعه ايکس که در مورد 4 نمونه از سنگهاي ليستونيتي منطقه انجام گرفت، مجموعه هاي
کانيايي زير را مشخص نمود (جدول2).
ويژگي بيربيريتهاي
اين منطقه شناور بودن کروميتها داخل زمينه سيليسي ريز دانه است. نمونه اي از اين
کروميتها توسط ميکروسکوپ الکتروني SEM مورد بررسي
قرار گرفت تا تأثير دگرساني و کاني سازي احتمالي آن مشخص شود. تجمع آهن بويژه در
حواشي و شکستگي هاي کروميتها «فريت کروميت» و نيز وجود ذرات ميکروني طلا در همراهي
با بخشهاي دگرسان شده(تصوير1، نمودار2) از موارد جالب بدست آمده در اين مرحله مي
باشد. منشاء طلا داخل کروميتها مورد سئوال است. آيا کاني سازي طلا حين ليستونيتي
شدن، سيليسي شدن نهايي و شکل گيري فريت کروميت روي داده و يا طلا از ابتدا در
کروميتهاي پريدوتيت جاي داشته است؟ بمنظور تعيين مقدار طلا و همچنين عناصر ردياب 3
نمونه به شرح زير مورد تجزيه قرار گرفته اند (جدول3).
3-1: ليستونيتهاي
نائين
زون ليستونيت زائي
نائين در امتداد گسلهاي رانده
تصوير1-SEM
پردازش
شده از کروميت(B) و
طلا (A) لکه هاي سفيد کروميت دگرسان شده (فريت کروميت شده
است)
جدول3- ترکيب شيميايي 3 نمونه سنگ
ST: متوسط 5 نمونه از بيربيريتهاي
خاکستري رنگ
W-E-100: ليستونيت کرمي رنگ
W-E-101: ليستونيت قهوه اي رنگ
جدول 4- تجزيه شيميائي 5 نمونه بيربيريت –ليستونيت نائين
Na-1 بيربيريت برشي پيريت دار Na-3 بيربيريت
زون اکسيدان
Na-2 ليستونيت – بيربيريت Na-4 بيربيريت Na-5 بيربيريت
بزرگ با
روند شمالي – جنوبي بيرونزدگي دارد. مهمترين ويژگي زون ليستونيت نائين فراواني
بيربيريتهاي غني از کانيهاي سولفيدي است که اين کانيها براحتي با چشم غير مسلح قابل
تشخيص مي باشند. پديده فراگير رخداد بيربيريت ها يا سيليسي شدن به صورت هاي زير
احتمالا به وجود آمده است :
a . هجوم و
پر کردن شکافهاي ليستونيت و تشکيل رگچه
b . جانشيني
مستقيم در سرپانتينيت بدون گذر از مرحله کربناته شدن
c . کوارتز
در تعادل با کانيهاي کربناته ليستونيت و ايجاد بافتهاي گرانولار و
پورفيروئيد
d . جانشيني
سيليس دانه ريز رگچه اي در چند مرحله
نمونه اي از
بيربيريتهاي حاوي سولفيد که قسمت اعظم آنها داراي پيريت اکسيده بوده مورد تجزيه
قرار گرفت (جدول 4) و آنومالي جالب توجه جيوه» را
نشان داد «مقدار طلاي نمونه PPb 47/0».
بررسيهاي
ميکروسکوپ «SEM» اين نمونه هميافتي طلا ميکروني با پيريتهاي اکسيد شده «گوئتيت
هاي لانه زنبوري» را به خوبي محرز ساخت. کاني سازي پيريت و نيز کانيهاي سولفيدي
منحصراً در بيربيريتهاي حاصل جانشيني سيليس دانه ريز رگچه اي «نوع d» رخ داده است.
4-1: ليستونيتهاي
جندق
ليستونيت
زايي در جنوب شرق جندق(معدن تالک) منحصر به سنگهاي تالک- کربنات و سرپانتين –
کربنات است که از کربناته شدن سرپانتينيت ها بوجود آمده اند. در اين منطقه فرآيند
کربناتزايي در سطح تماس مرمرهاي خاکستري پالئوزوئيک با توده سرپانتينيت به وقوع
پيوسته است. سنگهاي تالک- کربنات و نيز سرپانتين- کربنات مراحل انتقالي ليستونيتي
شدن را نشان ميدهند. تجزيه نمونه اي از اين سنگهاتوسط روش NAA مقدار طلاي موجود در آنها را ppb 180 نشان
داده است.
2ـ ليستونيت زايي در
منطقه عمومي انارک
در منطقه
عمومي انارک که شامل مناطق زنجيرگاه، پتيار، چاه شور، سبرز و عشين مي شود.
ليستونيتها گسترش بيشتري دارند و
عمدتاً بموازات زونهاي گسله و در امتداد شرقي – غربي شکل گرفته اند. خردشدگي در محل
عبور گسلها و تسهيل حرکت محلولهاي غني از CO2 باعث
کربناتزايي وسيع و فراگير در ناحيه شده است.
بررسيهاي
صحرايي نشان مي دهد که علاوه بر سرپانتينيتها، سنگهاي مجاور آنها نظير ماسه سنگها،
کنگلومراها و مرمرها نيز متحمل پديده کربناتيزاسيون
جدول5-
نتايج آناليز سنگهاي طلا دار ليستونيتي انارک (تکنواکسپورت،1981)
شده اند. پريدوتيتهاي
سرپانتينيزه اين منطقه نيز توسط رگه هاي متعدد و متقاطع کربنات- کوارتز و کريزوتيل
در جهات مختلف قطع شده اند. بررسي مقاطع ميکروسکوپي نشان مي دهند که کربناتهاي
کلسيم، منيزيم و کوارتز عمده کاني هاي سازنده ليستونيتهاي منطقه بوده و کاني هاي
فرعي کلريت، ترموليت و بقاياي سرپانتين نيز مشاهده شده اند. بافت سنگ گرانوبلاستيک
و گاهي گرانوبلاستيک پلي گونال است. کوارتز در اينجا عمدتاً از نوع کلسدوئن است.
کانيهاي دولوميت، برونريت، آنکريت، بروسيت، تالک، فوشزيت، پيريت، گالن، ميلريت،
نيکلين و نيز طلا توسط مطالعات ميکروسکوپي و يا SEM تشخيص
داده شده اند (Technoexport,
1981 و نقره ئيان و همکار،1380).
در
ليستونيتهاي گردنه زنجيرگاه، جهت گيري کاني هاي ورقه اي کلريت و ترموليت احتمالاً
بيانگر تبلور همزمان با تکتونيک
(Syntectonic) اين دو کاني است و هميافتي طلا با کاني هاي
فوق شکل گيري طلا در اين مرحله را پيشنهاد مي کند. مطالعه روابط پاراژنتيکي کانيها
نشان مي دهد که ليستونيت زايي يک فرآيند چند مرحله اي بوده است براي مثال در يک
مورد سرپانتين و دولوميتهاي دانه ريز از کاني هاي نسل اول هستند که در مراحل بعدي
توسط دولوميت دانه ريز، کلسدوئن و کلريت جانشين شده و احتمالاً پيريت و ديگر کانه
هاي همراه در مرحله آخر همراه دولوميت هاي هيدروترمال شکل گرفته اند. در جدول 5
نتايج آناليز سنگهاي ليستونيتي طلا دار منطقه انارک به نقل از تکنواکسپورت (1981,
1984) آورده شده است.
نتيجهگيري
ليستونيت
زائي يک فرآيند دگرساني گرمابي و يک پديده فراگير در افيوليت هاي ايران مرکزي نظير
افيوليتهاي ساير مناطق ايران و جهان است. در افيوليت دهشير ناهنجاري Au تاکنون مشاهده نشده است. در مقابل ناهنجاري Cu, Sb, As قابل توجه است. در ليستونيت هاي سورک پيدايش Au در هميافتي با فرآيند دگرساني کروميتها مشاهده شده است که يک مورد کمياب از
کانيسازي طلا قابل مشاهده در نمونه معرفي مي گردد.
پيچيدهترين
روابط پاراژنتيکي کانيها در تکوين بيربيريتهاي نائين مشاهده مي شوند، اين دگرساني
که مرحله نهائي ليستونيتي شدن است با رخداد هميافتي Hg, Au مشخص است. در جندق فرآيند کربناته براي ليستونيتي شدن در مرحله
انتقالي سنگهاي حاوي تالک- سرپانتين– کربنات متوقف مانده است با اين وجود
ناهنجاري
Au قابل تأمل است.
وسيع ترين
پديده ليستونيتي شدن در افيوليتهاي قديمي انارک ديده مي شود. اين ليستونيتها با
کاني سازي متنوع غير فلزي، فلزي
(Au, As, Ni) همراه هستند و به نظر مي رسد براي پي جوئي
طلا مناسبترين مکان باشند.
منابع
1- باقري،
س. زمين شناسي و
پترولوژي افيوليت منطقه انارک (ايران مرکزي)، پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه
اصفهان، 144 صفحه، منتشر نشده.1372.
2- زرين
کوب، م.ح. و آفتابي، ع.
طلا در رگه هاي ليستونيتي (سيليسي، کربناتي) و محلول هاي گرمابي- دگرگوني و
ارتباط آنها با واکنشهاي آبزا در ايران و جهان، فصلنامه معادن و فلزات، شماره
52-54، صفحه 20تا 29. 1374.
3- نقره
ئيان ، م.، مکي زاده، م. ع.، شرافت، ش. پتروگرافي و ژئوشيمي
ليستونيتها در مجموعه هاي افيوليتي ايران مرکزي، گزارش پاياني طرح پژوهشي
شماره0740713 دانشگاه اصفهان، 66 صفحه، منتشر نشده. 1377.
4- يوسف
زاده، م. ح. پترولوژي پديده
هاي ليستونيتي شدن در مجموعه هاي آذرين و رسوبي شرق خوسف(جنوب غربي بيرجند)، پايان
نامه کارشناسي ارشد پترولوژي، دانشگاه اصفهان،291 صفحه. 1375.
5- عابدي،
آ. مطالعات ژئوشيميائي به منظور ارائه مدل اکتشافي روي ليسونيتهاي منطقه سهل آباد،
جنوب شرق بيرجند، رساله کارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت معلم تهران، 121 صفحه، منتشر نشده.
1376.
6-امامعلي
پور، ع . بررسي زمين شناسي ، ژئوشيمي و کاني شناسي جيوه و عناصر وابسته در منطقه
سيه چشمه ماکو، رساله کارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي، 257 صفحه منتشر نشده.
1374.
7- نقره
ئيان، م.، حقيقي پور،م.ع. فلز زائي طلا در کانسارهاي شمال انارک(افيوليت ملانژ
عشين- پتيار) ايران مرکزي، گزارش پاياني طرح پژوهشي شماره 78082، دانشگاه اصفهان،
83 صفحه، منتشر نشده. 1380.
8- M., Auclair, M., Gauthier, J.,
Trottier, M., Jebrak, and F., Chartrand, Mineralogy, Geochemistry and
Paragenesis of the Eastern Metals Serpentinite- Associated Ni-Cu-Zn Deposits,
Quebec Appalachians, Economic Geology, Vol.88, pp123-138. (1993).
9- G., Buisson, and M., Leblance,
Gold in Carbonatized ultramafic rocks from ophiolite complexes, Economic
Geology, Vol.80, pp2026-2029. (1985).
10- C., Halls, R., Zhao, Listwaenite
and related rocks: Perspectives on terminology and mineralogy with refrence to
an occurrence at Cregganbaun Co. Mayo,
11-V/O Technoexport, Detailed
Geological prospecting in Anarak area (Central Iran), Report No.13,
12- V/O Technoexport, Qutine of
Metallogeny of Anarak area (Central Iran),
13- V.N., Sazonov, Listvenitization
and mineralization Science Publishers,
14- V.N., Sazonov, Chromium in the
hydrothermal process (Khrom v gidrotermal-nom protse sse): Nauka Press.
15- V.I(editor), Smirnov, A.I.,
Ginzburg, V.M., Grigoriev, and G.F., Yakovlev, Studies of mineral deposits,
English translation, Mir Publishers Moscow, 286 pp. (1983).
16- E.M., Spiridonov, listvenites and zeolites, International Geology Review 33(4): 397-407.(1991).
Ali Fazeli =
egeology.blogfa.com