سنوزوئیک در ایران14
خواص زيستچينهاي سازند آسماري
بر اساس كار آدامز و بورژوآ، 1977، ويژگي زيستچينهاي سازند آسماري به صورت جدول زير است (مطيعي، 1372).
عضوهاي سازند آهكي آسماري
سازند آهكي آسماري دو عضو دارد. يكي «عضو ماسهسنگ اهواز» و ديگري «عضو تبخيـري كلهر» كه اولي در نواحي جنوب فروافتادگي دزفول و دومي در شمال باختري فروافتادگي دزفول و جنوب باختري لرستان برونزد دارد (شكل 6-5). در ميدانهاي نفتي اهواز، منصوري، مارون و به سوي جنوب و جنوب باختري اهواز است. بخش زيرين سازند آسمــاري به ماسهسنگآهكــي، سنگآهك ماسهاي و لايههاي جزيي شيــل به نام «عضو ماسهسنگي اهواز» تبديل ميشود كه بُرش الگوي آن در چاه شمارة (6) ميدان اهواز و يك بُرش كمكي در چاه شمارة (1) ميدان آب تيمور است. با توجه به سنگوارههاي موجود در ميانلايههاي كربناتي، سن اين بخش اليگوسن تا ميوسن پيشين دانسته شده است. اين باور وجود دارد كه بخش ماسهسنگي اهواز، ادامة سازند غار در كويت و جنوب خاوري عراق است كه زبانههاي آن به صورت تداخل در سازند آسماري تا اهواز ادامه مييابد، ولي در سطح زمين رخنمون ندارد.
به طور معمول، اين ماسهسنگها به دو قسمت پاييني و بالايي تقسيم ميشوند. قسمت پاييني به صورت عدسيهاي بزرگ در درون حوضة رسوبي آسماري گسترش دارد ولي رخنمون ندارد و با توجه به مقايسههاي ناحيهاي به سن ائوسن پسين تا اليگوسن به شمار ميآيد. ماسهسنگهاي موردنظر (قسمت پاييني) از انواع كوارتزوك و كوارتز آنارنيت با سيمان كربناتي و گاهي رُسي است. ويژگيهاي سنگي اين قسمت معرف نهشت در محيطهاي سبخاي ساحلي است.
قسمت بالايي ماسهسنگهاي اهواز، معادل آسماري مياني و بالايي است زيرا كه اين ماسهسنگها از حاشية جنوب باختري حوضة آسماري فراتر رفته و به طرف شمال خاوري با رسوبات كربناتي آسماري مياني و بالايي ارتباط زبانهاي دارند. اين بخش، به علت تنوع محيط رسوبي، سنگشناسي متفاوتي را نسبت به بخش پاييني نشان ميدهد. يكي از ويژگيهاي شاخص ماسهسنگ بالايي اهواز فراواني كانيهايي از نوع زيركن، تورمالين، روتيل، گارنت، استاروليت، هورنبلند و كيانيت است كه به يك منشأ دگرگوني و آذرين اشاره دارند.
«عضو تبخيري كَلهُر» به ويژه در جنوب باختري لرستان وجود دارد و در نواحي شمال خاوري به صورت بين انگشتي با آسماري مياني تداخل دارد. بُرش الگوي اين بخش در پهلوي جنوبي كوه اناران 8/118 متر ضخامت دارد و شامل ژيپس در پايين، مارن به همراه لايههاي نازك آهك در وسط و ژيپس حاوي دو لايه آهك در بالاست. بخش تبخيري كلهر همارز آسماري مياني است و لذا سن ميوسن پيشين دارد. گفتني است كه بر اساس اطلاعات جديد در چاههاي واقع در شمال فروافتادگي دزفول (چنگوله 1، دانان، دالپري)، رديف كامل تبخيري شامل انيدريت، هاليت (185 متر) و به ندرت سيلويت وجود دارد كه جايگاه چينهشناسي مشابهي با بخش تبخيري كلهر دارد به همينرو بُرش زيرسطحي چاه شمارة (1) چنگوله به عنوان بُرش مكمل معرفي شده است. سن بخش كَلهُر ميوسن پيشين است.
ترشيري پاييني (پالئوسن – ميوسن پيشين)
ترشيري بالايي (ميوسن پيشين – پليوسن)
چرخة رسوبي فارس
چرخة رسوبي فارس يك واحد زمينساختي – چينهشناختي همزمان با كوهزايي آلپ است كه در يك درياي پسرونده به سمت جنوب باختري نهشته شده و تغييرات سني آن از ميوسن پيشين تا پليوسن است. به همينرو اين چرخه، در برگيرندة سازندهاي گروه فارس (گچساران، ميشان، آغاجاري) و سازند كنگلومراي بختياري است كه نشانگر يك فاز پسروي است. ضخامت تقريبي رديفهاي مورد نظر، در لرستان و سكوي فارس 3000 متر است ولي در فروافتادگي دزفول و پسخشكي بندرعباس به تقريب 6000 متر ضخامت دارد.
گروه فارس
در فرهنگ چينهشناسي ايران، گروه فارس شامل سازندهاي گچساران در زير، ميشان در وسط و آغاجاري در بالا است. استونلي (1975) و مطيعي (1372)، سازند كنگلومرايي بختياري را يك واحد سنگي از گروه فارس ميدانند. مطالعات مرتبط به اين گروه، تاريخچة ديرينه دارد كه در جدول زير خلاصه شده است.
سازند تبخيري گچساران (فارس پاييني) : سازند گچساران به عنوان پوشسنگ ميدانهاي نفتي آسماري نخستين سازند گروه فارس است كه در مناطق فروافتادگي دزفول - لرستان تا حوضة خليج فارس گسترش دارد. اين سازند زمانگذر است به گونهاي كه كه مرز پاييني آن در حوالي جزيرة قشم به اليگوسن و شايد ائوسن برسد ولي در نواحي شمالي سن بورديگالين (ميوسن پيشين) دارد.
در ناحية فارس، اين سازند به بخشهاي چهل، چَمپه و مول تغيير رخساره ميدهد ولي در نواحي مجاور راندگي زاگرس، به سازند رازك تبديل ميشود.
از نگاه مهندسي، سازند تبخيري گچساران يك واحد سنگي با رفتار شكلپذير است، به همينرو، در سطح زمين بُرش كامل ندارد و برش تلفيقي چاههاي ميدان گچساران به عنوان برش الگو (غير رسمي) دانسته شده كه 7 عضو و 1600 متر ستبرا دارد. سنگ نمك، انيدريت، مارنهاي رنگارنگ، سنگآهك و مقداري شيل بيتوميندار، بدون نظم چينهاي، واحدهاي اصلي سازند گچساران هستند. ويژگي عضوهاي هفتگانة بُرش الگو به شرح زير است.
گفتني است كه ضخامت و سنگشناسي بخشهاي هفتگانة برش الگو و عضوهاي سه گانة منطقة فارس ثابت نيست. به همينرو در بيشتر نواحي اين سازند (گچساران) قابل بخشبندي نيست و با نام كلي گچساران از آن ياد ميشود.
سنگوارههاي جانوري موجود در سازند گچساران متعلق به محيطهاي كولابي و لبشور به طور عموم شامل Rotalia, Nonina و به طـــور محلي شامل Charophytes است. استراكود و بريوزوآ به همـراه Peneroplis farsensis ، Dendritina rangi ، Chilostomellids و miliolids در تمامي سازند گچساران يافت ميشود.
در استان فارس، سازند گچساران به سه عضو چهل (در زير) چَمپه (وسط) و مول (در بالا) تقسيم شده است.
سازند آواري رازك : از جنوب باختري زاگرس (زاگرس چينخورده) به سمت شمال خاوري اين ارتفاعات (زاگرس بلند)، سازند تبخيــري گچساران با حضور يك واحــد تدريجي، به رديفهاي آواري سُرخرنگــي به نام «سازند رازك» ميرسد. به همينرو درگذشته رازك درون سازند گچساران دستهبندي ميشد و گاه نيز عنوان «رخسارة ماسهسنگي گچساران» داشت.
در حال حاضر اين نهشتههاي آواري يك واحد سنگي رسمي است كه بُرش الگوي آن در پهلوي شمالي كوه جهرم، به ضخامت 4/744 متر، متشكل از مارنهاي سُرخ رنگ، سبز تا خاكستري سيلتي با هوازدگي كم، همراه با مقداري آهك سيلتي است كه به طور همشيب در روي سازند آهكي آسماري و در زير «عضو آهكي گوري» از سازند ميشان قرار دارد. ولي، مرز بالا و پايين آن در همه جا يكسان نيست. براي نمونه در لرستان، سازند رازك در زير سازند آغاجاري است و يا در شمال بندر عباس اين سازند روي مجموعة نمكي هرمز و در زير آهك گوري قرار دارد. ضخامت سازند رازك نيز متغير است. گاهي كمتر از 50 متر و گاهي تا بيش از 1300 متر اندازهگيري شده است.
از رازك فسيلهاي زيادي گزارش شده و تغييرات سني آن نيز در خور توجه است. سازند رازك در لرستان به سن بورديگالين تا ميوسن بالايي، در ناحية فارس مركزي از بورديگالين تا ميوسن مياني، در بندر عباس اليگوسن تا ميوسن پيشين و در حوالي سيسخت از آكي تانين تا ميوسن پيشين است. با توجه به تغييرات زياد ويژگي زيستچينهاي و زمان چينهاي، اين باور وجود دارد كه سازند رازك رسوبات آواري حوضة تبخيري سازند گچساران و باحتمال سكوهاي كربناتي سازند آسماري است.به سوي جنوب و جنوب باختر، سازند رازك به طور زبانهاي با سازند گچساران جايگزين ميشود. اين جايگزيني كم و بيش با جايگزيني سازند تاربور با گورپي و سازندهاي ساچون و جهرم با سازند پابده هم محل است.
سازند مارني ميشان (فارس مياني) : از اواخر بورديگالين با فرونشست نواحي واقع بين سكوي فارس و فروافتادگي دزفول محيط دريايي گسترش يافته و سازند گچساران با يك درياي پيشرونده و كم ژرفا پوشيده شده است. در گذشته به نهشتههاي مارني سبزرنگ اين دريا، «گروه آرژيلي» و يا «مارنهاي انگورو» گفته ميشد، ولي امروزه نام «سازند مارني ميشان» دارد كه نام آن از دهكدهاي واقع در 50 كيلومتري جنوب – جنوب خاوري گچساران گرفته شده است.
در بُرش الگو (ميدان نفتي گچساران) سازند ميشان شامل 710 متر مارن خاكستري و آهكهاي رُسي سرشار از پوسته و صدف سنگوارهها است. 60 متر قسمت پاييني سازند بيشتر سنگآهكهاي داراي كرم است كه به نام لايههاي كرمدار نامگذاري شده و به سمت جنوب خاوري با سنگآهكهاي ريفي «بخش گوري» از سازند ميشان جايگزين ميشود.از محل بُرش الگو به سمت شمال خاوري زاگرس، سازند ميشان بيشتر ماسهاي است ولي در فارس داخلي و بندرعباس بيشتر رخسارة سيلتي دارد. گاهي در اين سازند لايههاي سُرخ رنگي وجود دارد كه حاصل نهشت دوبارة مجموعة هرمز دانسته شده است. در نقاطي كه اين آواريها ضخامت زياد دارند، به آن «عضو ماسهسنگي ميشان» گفته ميشود.
به استثناي فارس داخلي كه ميشان بر روي سازند رازك است در ديگر نقاط، ميشان بين دو سازند گچساران (در زير) و سازند آغاجاري (در بالا ) قرار دارد. مرز پاييني آن ناگهاني و مرز بالايي آن تدريجي است. از ميدان نفتي گچساران به سمت لرستان، سازند ميشان در جهت جانبي به رخسارة تخريبي آغاجاري تبديل ميشود، به همين دليل در لرستان سازند ميشان گزارش نشده است.
سنگآهك ريفي عضو گوري از سازند ميشان به داشتن مقدار زيادي اُپراكولينا و ديگر ريز سنگوارهها شاخص است. افزون بر آن روزنهداران پلانكتون، دو كفهايها، شكم پايان، خارپوستان سن اين سازند را از ميوسن پيشين تا ميوسن مياني مشخص ميكنند.