بررسي ميكروفاسيس رخساره اورگونين ناحيه هريشت ( اردكان – يزد )
 
 
چکیده مقاله
     رخنمون هاي مناسبي از رخساره اورگونين در شمال شرق اردكان (يزد) مربوط به رخداد سيمرين پسين و اطريشين بيرون زدگي دارد.
   ضخامت اين بيرون زدگي در حدود 579 متر بوده و در حالت كلي، اشكوبهاي والانژينين بارمين و آپسين را شامل مي شود. رديف مذكور به صورت يك سيكل پيشرونده متشكل از كنگلومرا با قلوه هاي آهكي در قاعده و لايه هاي شيل با ميان لايه هاي آهكي در بخش بالايي است كه با دگر شيبي زاويه دار بر روي رسوبات ژوراسيك زيرين قرار گرفته است و توسط آهكهاي صخره ساز روديست و اربيتولينادار با رخساره اورگونين به سن بارمين و آپسين پوشانده مي شود. با مطالعه مقاطع نازك و تعيين ميكروفاسيس هاي رسوبي به طور كلي دو نوع محيط رسوبي شامل سد يا بار ريفي و مرداب براي سنگهاي كرتاسه زيرين ناحيه پيشنهاد شده است.
  
   پيش گفتار:
     واژه اورگونين براي اولين بار توسط (d,Orbigny,1876) به كار گرفته شد. براي اين واژه تعاريف متعددي بيان شده است : بر طبق نظريه Prosorovsky در سال 1990، رخساره اورگونين به آهكهاي نريتيك و داراي فسيل روديست – اربيتولينا به سن بارمين- آپسين گفته شده كه در بخش وسيعي از شمال اقيانوس تتيس از منطقه مديرانه، ايران تا آسياي مركزي گسترده شده است.
   بر طبق نظريه Derek V.Ager سنگهاي آهكي اورگونين بصورت رسوبات ريفي – روديستي مي باشد كه در بعضي مكانها به ميزان زيادي رشد يافته و پرتگاههاي صخره اي را ايجاد كرده اند. البته اين سنگ آهكها در بعضي نقاط به جاي روديستها بيشتر از مرجانها تشكيل شده اند.
   به نظر سيد امامي (1988) رديف رسوبي بارمين – آپسين و متناوبا تا آپسين فوقاني و بندرت آلبين زيرين بيشتر از سنگهاي بيوژنيك و كربناته ساخته شده است كه بر روي سكوهاي آهكي گسترده و عريض نهشته شده و در مجموع داراي رخساره اورگونين مي باشد. كلا اوج گسترش درياي اورگونين در ايران مركزي اشكوبهاي بارمين تا آپسين مي باشد كه كاملا با بالا آمدن سطح آب اقيانوسها در اشكوب بارمين پس از يك پسروي گسترده در طول نئوكومين مطابقت دارد.
   رديف رسوبي كرتاسه مياني، در مركز ايران يك چرخه بزرگ كم و بيش پيوسته را مي سازد كه به طور طبيعي ميان رويدادهاي سيمرين پسين و اطريشين محدود شده است. ضخامت اين رديف از چند صد متر تا بيش از هزار متر در تغيير است و در مجموع اشكوبهاي بارمين، آپسين و آلبين را در بر مي گيرد در پاره اي از موارد به علت ارتباط تنگاتنگ، بخشي از اشكوبهاي هوتريوين و سنومانين نيز در اين رديف منظور شده است.
   سنگهاي اين رديف در همه جا با يك رديف پيشرونده و عمدتا متشكل از ماسه سنگ و كنگلومرا با قلوه هاي آهكي شروع شده و به تدريج به آهكهاي صخره ساز روديست – اربيتولينادار با رخساره اورگونين تبديل مي گردد.

بحث

مقطع زمين شناسي مورد مطالعه با رخساره اورگونين، در منطقه هريشت و در شمال شرق اردكان بيرون زدگي دارد. ضخامت رسوبات كرتاسه زيرين در اين ناحيه جمعا 579 متر بوده، امتداد لايه ها شمال شرق – جنوب غرب و شيب آنه به سمت شمال غرب مي باشد. ته نشست هاي متعلق به كرتاسه زيرين اين ناحيه را از لحاظ سنگ چينه شناسي و زيست چينه شناسي به صورت زير مي توان تفكيك نمود.
1) واحد كنگلومرايي
با پيشروي درياي كرتاسه، رژيم كم عمقي در منطقه اردكان حاكم بوده است. پيشروي مذكور با رسوب گذاري واحد كنگلومرايي قرمز تا ارغواني به ضخامت 150 متر شروع شده و با دگر شيبي زاويه دار بر روي رسوبات ژوراسيك قرار گرفته است. عناصر تشكيل دهنده كنگلومرا پلي ژنتيك بوده و حاوي قطعات ريز و درشت خرده سنگ و قلوه هايي از جنس دولوميت، شيل ماسه سنگ و آهك مي باشد كه حداكثر قطر آنها در حد 30 سانتيمتر و ميانگين آن در حد 15 سانتيمتر است. قلوه ها اكثرا گرد شده بوده داراي جور شدگي خوب تا متوسط هستند.
به علت فقدان شواهد فسيلي در اين واحد، تعيين سن دقيق آن ناممكن مي باشد. ولي با توجه به موقعيت چينه شناختي، مي توان اين واحد رابه زمان نئوكومين منسوب نمود.
2)واحد شيلي
اين واحد با ضخامت 5/103 متر به صورت هم شيب بر روي واحد كنگلومراي زيرين قرار دارد و از شيل با ميان لايه هاي آهكي، كه به خوبي قابل رؤيت مي باشد تشكيل شده است.
جزئيات اين واحد به شرح زير ميباشد:
شيلها با حداقل ضخامت 5/2 متر و حداكثر 5/71 متر و در مجموع 5/93 متر در تناوب با لايه هاي آهكي قرار مي گيرد. اجزاي اصلي اين واحد تخريبي را كانيهاي رسي تشكيل مي دهند كه در زير آهكهاي صخره ساز فوقاني به رنگ سبز زيتوني ديده مي شود.
آهكها باضخامت كلي 10متر در تناوب با شيلها بوده و حاوي ميكروفسيلهاي بريوزوآ و Orbitolina discoidea مي باشد. سن اين واحد بارمين در نظر گرفته مي شود.
بررسي ميكروفاسيس لايه هاي آهكي مذكور( اربيتولينا وكستون، بيوكلاست وكستون- پكستون، اربيتولينا پكستون) حكايت محيطي مشابه مرداب دارد كه در زمان آرامش نسبي حوضه كه ورود مواد تخريبي به حوضه كاهش يافته است تشكيل شده اند.
3)واحد كربناته
اين واحد با ضخامت 326 متر به صورت هم شيب بر روي واحد قبلي قرار دارد و از پايين به بالا شامل آهك دولوميتي، آهك االيتي و آهك روديستي خاكستري رنگ مي باشد با توجه به ميكروفوناي اين واحد مي توان آن را به دو بخش تقسيم نمود:
بخش زيرين شامل 90 متر آهك ضخيم لايه به رنگ خاكستري حاوي ميكروفوناي:


choffatella SP.
Valanchella miliani (SCHROEDER, 1968)
Pseudospirocyclina Maynica (HOTTINGER ,1967)
Pseudocyclammina greigi (HENSON,1948)
Cuneolina sp.
Orbitolina discoidia (GRAS,1852)
Dictyoconus arabicus (HENSON,1948)
Dictyoconus pachymarginalis (SCHROEDER,1965)
Simplorbitolina sp.
Nautiloculina oolitica (MOHLER,1938)
Rectodictyoconus giganteus (SCHROEDER,1964)
Orbitolina discoidea-conoidea
Orbitolina texana (DOUGLAS,1960)
Orbitolina kurdica (HENSON,1948)
Orbitolina wadiai (SAHNI & SASTRI,1957)


با توجه به زياي فسيلي فوق مي توان سن بارمين را براي بخش زيرين واحد كربناته در نظر گرفت
بخش بالايي شامل 326متر آهك ضخيم لايه داراي ميكروفوناي زير مي باشد:


Debarina hhahounerensis (FOUREADE ,RAOULT & VILA,1972)
Dictyoconus arabicus (HENSON,1948)
Dictyoconus pachymarginalas (SCHROEDER,1965)
Pseudocyclammina hedberrgi (MAYNC,1953)
Mesorbitolyna texana (ROEMER,1852)
Iraqia simplex (HENSON,1948)
Cuneolina pavoni (D,ORBIGNY,1846)
Orbitolina lenticularis (BLUMENBACH,1805)
Orbitolina tixana-parva (DOUGLAS,1960)
Orbitolina discoidea-conoidea
Orbitolina cf. Scitula (ZHANG,1982)
Orbitolina concava (LAMARK,1980)


مجموعه زياي فسيلي فوق سن آپسين را براي اين قسمت مناسب مي نمايد.
بررسيها نشان مي دهد كه مي توان رسوبات منطقه را در دوازده ميكروفاسيس كربناته خلاصه نمود:
بايوكلاستيك گرينستون – االيت گرينستون – روديست باندستون – االيت، اربيتولينا بايوكلاست پكستون- اربيتولينا، بيوكلاست پكستون – بيوكلاستيك اربيتولينا وكستون، پكستون – بايو، دولوميكرايت – ديس ميكرايت – اربيتولينا وكستون، بيوكلاست وكستون، پكستون- اربيتولينا پكستون – ميليوليدا، اربيتولينا پكستون بر اساس ميكروفاسيسهاي فوق محيط رسوبي واحد كربناته مرداب تا سد در نظر گرفته مي شود.

نتيجه گيري:
     1- بطور قراردادي به رديف سنگي بارمين تا آلبين در ايران ( كرتاسه مياني) گفته شده است. اين رديف يك چرخه رسوبي – ساختماني ويژه اي را مي سازد كه توسط رويدادهاي سيمرين پسين (Late Cimmerian) و اطرايشين (Austrian) محدود شده است.
   2- مرز زيرين رسوبات كرتاسه با سنگهاي ژوراسيك، در اثر عملكرد فاز كوهزايي سيمرين پسين در منطقه، واجد دگر شيبي زاويه دار (Angular unconformity) مي باشد.
   3- پيشروي درياي كرتاسه مياني در هوتريوين بارمين بر روي يك سطح فرسايشي قديمي (Paleorelief) انجام يافته است كه دراثر پيشروي كنگلومراي قاعده اي به ضخامت 150 متر بر جاي گذاشته شده است.
   4- در ادامه اين پيشروي، در اثر ورود مواد آواري به حوضه رسوبات شيلي همراه با ميان لايه هاي آهكي به ضخامت كلي 104 متر به سن بارمين بر جاي گذاشته شده است.
   5- بخش بزرگ آهكهاي روديست اوبيتولينادار به ضخامت 245متر بارخساره اورگونين (Urgonian) در بارمين – آپسين تشكيل يافته و در ادامه اين سيكل پيشرونده بر روي واحد قبلي نهشته شده است.
   6- مطالعه رخساره ها و تفكيك ميكروفاسيسهاي مختلف، حاكي از آن است كه رسوبات منطقه در شرايط محيط هاي مرداب (Lagoon) و سد يا بار ريفي (Barrier) در يك محيط دريايي كم عمق در پلاتفرم اپي كنتينانتال (Epicontinental) گذاشته شده است.
   7- فاز خشكيزايي اطريشين طي آلبين در منطقه عملكرد داشته و سبب پسروي درياي كرتاسه زيرين شده است.

فهرست منابع