زونهاي كاني شناسي در سنگهاي دگرگوني ناحيه اي شرق الوند(همدان): اشاره اي بر نقش توده هاي نفوذي در توز
زونهاي كاني شناسي در سنگهاي دگرگوني ناحيه اي شرق الوند(همدان): اشاره اي بر نقش توده هاي نفوذي در توزيع ايزوگرادها
خلاصه مطالب: نقشه زونهاي كاني شناسي و ايزوگرادهاي تهيه شده براي سنگهاي دگرگوني ناحيه اي شرق الوند، نشاندهنده وجود زونهاي متفاوت در جنوب و شرق منطقه است. به اين ترتيب كه زونهاي كلريت، بيوتيت، گارنت و استروليت به ترتيب در جنوب منطقه، زونهاي كلريت، بيوتيت، گارنت و آندالوزيت- استروليت در جنوب شرق و زونهاي كلريت، بيوتيت، گارنت، آندالوزيت، سيليمانيت و استروليت در شرق منطقه ديده مي شوند و بطور كلي درجه دگرگوني به سمت توده افزايش يافته، ايزوگراد سيليمانيت نيز ارتباط تنگاتنگي با رگه هاي پگماتيتي نشان مي دهد. افزايش درجه دگرگوني در سنگهاي دگرگوني ناحيه اي به سمت توده نفوذي و نقش پگماتيت ها در ظهور و گسترش ايزوگراد سيليمانيت، حاكي از ارتباط بين توده هاي نفوذي و دگرگوني ناحيه اي اين بخش است، بطوري كه اين احتمال مطرح مي شود كه توده هاي نفوذي عامل انتقال حرارت و افزايش گراديان زمين گرمايي بوده اند. |
پيش گفتار:
منطقه همدان در نوار سنندج- سيرجان، داراي بيرونزدگيهاي گسترده اي از انواع مختلف سنگهاي آذرين، رسوبي و دگرگوني است. علي رغم مطالعات مختلف، يكي از ابهاماتي كه در مورد اين منطقه مطرح است، علت دگرگوني و عامل افزايش گراديان زمين گرمايي است كه پس از مطالعه و شناخت آن مي توان در مورد پتروژنز سنگها و جايگاه ژئوديناميكي آنها با اطمينان بيشتري بحث كرد. مطالعات اساسي كه مي تواند پايه اي براي نيل به هدف بالا در نظر گرفته شود،بررسي زونهاي كاني شناسي، تعيين ايزوگرادها، تشخيص واكنشهاي دگرگوني و در نهايت، مطالعه رابطه ايزوگرادها با توده هاي نفوذي است كه مطابق تحقيقات جديد، از مهمترين عوامل انتقال حرارت به افقهاي بالاتر به شمار مي روند. در اين مقاله ضمن ارائه مباحثي در مورد زونهاي كاني شناسي، نحوه توزيع ايزوگرادها و رابطه فضايي آنها با توده هاي نفوذي، در مورد تأثير متقابل نفوذ و دگرگوني ناحيه اي بحث شده است. بحث: در منطقه مطالعه شده كه در شرق باتوليت الوند و در امتداد جاده همدان- ملاير گسترش دارد، انواع سنگهاي دگرگوني ناحيه اي و مجاورتي با سنگ مادر پليتي، شامل اسليت، فيليت، گارنت شيست، آندالوزيت شيست، استروليت شيست، سيليمانيت شيست، هورنفلس شيست و هورنفلس برونزد دارند. در اين سنگها زونهاي كاني شناسي مختلفي شناسايي و نقشه برداري شده اند كه بطور كلي افزايش درجه دگرگوني به سمت توده الوند را نشان مي دهند. اما مسير تغيير و تحولا ت در تمام جهات يكسان نيست، بدين ترتيب كه وقتي به توده نفوذي نزديك مي شويم، در جنوب منطقه، زونهاي كلريت، بيوتيت، گارنت، استروليت و كرديريت ظاهر مي شوند كه زون كرديريت مربوط به هورنفلسها و هورنفلس شيست هاي اطراف توده نفوذي است. در جنوب شرقي منطقه، پس از زون گارنت، زون آندالوزيت+ استروليت و سپس زون استروليت ظاهر مي شود. در شرق منطقه، زونهاي كلريت، بيوتيت، گارنت، آندالوزيت، سيليمانيت، استروليت و سپس زون كرديريت مشاهده مي گردد. توالي هاي ذكر شده، حاكي از ناهنجاري و عدم يكنواختي در توزيع ايزوگرادها در بخشهاي مختلف است. اما اين ناهنجاري و علت آن، مي تواند كليدي براي درك تكوين سنگهاي دگرگوني منطقه بوده و موضوع اصلي بحث باشد. نتيجه گيري مطالعه توزيع فضايي ايزوگرادها در منطقه و واكنشهاي مربوط به ظهور يا حذف كانيها، نشان مي دهد كه: الف- بطور كلي درجه دگرگوني در سنگهاي دگرگوني ناحيه اي، به سمت توده الوند افزايش مي يابد. ب- پگماتيت ها در شرق منطقه رخنمون داشته و ايزوگراد +Sill ارتباط تنگاتنگي با آنها نشان مي دهد. ج- با توجه به نتايج محاسبات دما فشار سنجي، گراديان زمين گرمايي در بخشي كه زونهاي آندالوزيت و سيليمانيت وجود دارند و پگماتيت ها نيز به آن تزريق شده اند، 58درجه سانتيگراد بر كيلومتر بوده و نسبت به بخشهاي جنوبي تر (48تا 42درجه سانتي گراد بر كيلومتر ) كه اين زونها وجود ندارند، قويتر است. از طرف ديگر، مطالعات قبلي نگارندگان، نشان داده كه تكامل دگرگوني، ظهور ايزوگرادهاي فوق و تواليهاي اشاره شده در زونهاي كاني شناسي، بطور پيشرونده و بدون انقطاع زماني صورت گرفته و سيليمانيت در آخرين مراحل دگرگوني پيشرونده ظاهر شده است. همچنين بين پديده هاي دگرگوني و نفوذي، همپوشاني زماني وجود دارد. با توجه به مطالب بالا و با در نظر گرفتن نقش توده هاي نفوذي( بخصوص گرانيتوئيدها) بعنوان عامل انتقال حرارت در بسياري از سرزمينهاي دگرگوني ناحيه اي، به نظر مي رسد كه توده نفوذي الوند در انتقال گرما به افقهاي بالاتر و حصول شرايط لازم براي دگرگوني ناحيه اي منطقه همدان تأثير گذاشته است. از طرف ديگر، مسلم است كه شبكه متراكم رگه هاي پگماتيتي و يا توده هاي بزرگ پگماتيت در منطقه، بر توزيع الگوي ايزوگرادها، بخصوص ايزوگراد سيليمانيت شديداً تأثير گذاشته است. از طرف ديگر، بررسي واكنشهاي ظهور سيليمانيت نشان مي دهد كه انجام اين واكنشها ا( بجز واكنش پلي مورفيكAnd = Sill ) ، مستلزم وجود سيالات اسيدي است كه مي توانسته از طريق توده هاي پگماتيتي تامين شود. بنابراين علاوه بر نقش كلي توده الوند در انتقال گرما و حصول شرايط دگرگوني ناحيه اي، ناهنجاري موجود در الگوي توزيع ايزوگرادها را معلول تزريق رگه ها و توده هاي پگماتيتي به خارج از توده الوند مي دانيم. |
نتيجه گيري:
در نگرشي وسيعتر بر نوار سنندج- سيرجان، چنين ارتباطي در بيشتر بخشهاي اين نوار ديده مي شود. بعبارت ديگر سنگهاي درجه متوسط و بالاي دگرگوني ناحيه اي، غالبا در كنار توده هاي نفوذي ديده مي شوند، مانند: همدان، بروجرد، ملاير، اسدآباد، قروه و تكاب. يافته هاي ما در منطقه همدان، حاكي از رابطه تنگاتنگ بين توده هاي نفوذي و دگرگوني ناحيه اي در اين منطقه است و اين نتيجه گيري، احتمالا قابل تعميم به بخشهاي مختلف نوار سنندج- سيرجان خواهد بود كه در اين راستا، شناخت ظرافتهاي موجود در اين زمينه، مستلزم مطالعات آتي و دقيق پترولوژي دگرگوني است.
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۸۷/۰۳/۲۵ ساعت 22:42 توسط علی فاضلی
|