افیولیتهای ایران مرکزی
ب ) افيوليتهاي ايران مركزي مجموعههاي افيوليتي ايران مركزي در دو منطقه در بيشترين مقدارند.
«افيوليتهاي پيرامون ريزقارة ايران مركزي» : اين مجموعه به شكل كمربند ناپيوستهاي دور ريزقارة ايران مركزي (تكين 1972) رخنمون دارد. اين حلقة افيوليتي، در امتداد گسل نهبندان - ايرانشهر به سمت بيرجند كشيده ميشود، و پس از يك ناپيوستگي كوتاه بار ديگر امتداد خاوري – باختري در جنوب سبزوار و شمال گسل دورونه ظاهر و به طور ناپيوسته تا شهرستان نايين ادامه مييابد. از نايين به طرف جنوب خاوري، افيوليتها بار ديگر در طول گسل نايين – بافت برونزد دارند و از آنجا بار ديگر در باختر پايينافتادگي جازموريان به مجموعة افيوليتي بشاگرد متصل ميشوند.
ويژگيهاي زمينشناسي اين كمربند افيوليتي به تقريب در همه جا يكنواخت و مشخص است. بر خلاف زاگرس، توالي شناخته شدة مجموعههاي افيوليتي، پيرامون ريزقاره، در هيچ جا قابل تشخيص نيست. اگر چه قطعات بزرگ و كشيدة اولترابازيك به درازاي تا 10 كيلومتر يا بيشتر وجود دارد، اما اين مجموعهها به طور معمول آميختههاي درهمي از مواد رسوبي و آذرين هستند به طوري كه، به طور عموم سنگهاي تشكيلدهنده، ارتباط ناپيوسته دارند. قديميترين سنگهاي آميزة ايران مركزي، سنگآهكهاي داراي فسيل كالپيونلا به سن ژوراسيك پسين است كه همراه با راديولاريتها در باختر جازموريان ديده شده است ولي، بيشتر مواد رسوبي آنها، متعلق به اواخر كرتاسه، به ويژه متعلق به آشكوبهاي سنونين – ماستريشتين است.سن مرز بالايي آميزههاي ايران مركزي، نامعلومتر از كمپلكس راديولاريتي – افيوليتي زاگرس است و به نظر ميرسد در بلوچستان و شرق ايران، مجموعة افيوليتي با يك حد نامشخص به تواليهايي از فليش به سن ترشيري زيرين تبديل ميشود (گانسر، 1960). در جاهاي ديگر، و همچنين در منطقة سبزوار، آميزهها با دگرشيبي، توسط آهكهاي كم عمق اواخر پالئوسن – ائوسن زيرين تا مياني، پوشيده شدهاند.
با آنچه كه گذشت، تصور ميشود كه ناوة اقيانوسي باريك پيرامون ريزقارة ايران مركزي، از اواخر ژوراسيك، به صورت شاخهاي از تتيس جوان شكل گرفته و در اواخر كرتاسه به بيشترين گسترش خود رسيده است. كافتي شدن در امتداد گسلهاي كماني قبلي بوده ولي پهنشدگي بعدي اين كافت، با پيدايش لاية اقيانوسي و به احتمال ظهور يك پشتة مياني Median Ridge ارتباط داشته است. در اين ناوة باريك كماني شكل، كه ريزقارة ايران مركزي و خاور ايران را از بقية صفحة قارهاي ايران جدا ميساخته، رسوبگذاري و چرتهاي راديولاريتي و ديگر رسوبات پلاژيك تا اواخر كرتاسه ادامه داشته است.
«افيوليتهاي اروميه – ماكو» : در شمال باختري ايران، به عبارتي از جنوب باختري اروميه تا ماكو، بيرونزدگي افيوليتي ديده ميشود كه به سوي باختر تا آناتولي تركيه ادامه دارد. مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه افيوليتهاي ماكو – اروميه، با رشتة آميزههاي موجود در ايران مركزي و خاور ايران شباهت بسيار دارد. در اينجا نيز، سنگهاي اولترابازيك و راديولاريت همراه با دياباز، توف، شيل و آهكهاي پلاژيك به صورت درهم ديده ميشود و همة مجموعه توسط فليشهاي ضخيم ائوسن پوشيده شدهاند. ( شكل 7-7 )