فصل هفتم- افيوليتهاي ايران

كليات

 مقدمه

در زمينشناسي ايران، افيوليت به مجموعهاي از سنگهاي مافيك و اولترامافيك گفته ميشود كه ممكن است منظم و لايه لايه باشند و يا در اثر تنشهاي زمينساختي با يكديگر مخلوط شده باشند (علوي تهراني، 1358) به اين مجموعهها كه همراهاني از سنگهـاي رسوبي نواحي ژرف دارنـــد «كمـپلكسافيـوليتـيOphiolitic Complex »، «سري افيـوليتيOphiolitic Series »، «آميزههاي افيـــوليتيOphiolitic Melange » و سرانجام «آميزههاي رنگيــنColoured Melange » نيز گفته شده، كه از ميان آنها، واژة «آميزههاي رنگين» كاربرد بيشتري دارد كه اغلب به عنوان يك واحد سنگچينهاي به كار ميرود.آميزههاي رنگين ايران، بيشتر به صورت نوارهاي باريك و كم و بيش پيوستهاي هستند كه اغلب در امتداد گسلهاي طولي اصلي رخنمون دارند (شكل 7-7)

شواهد زمينشناسي به ويژه بررسي شيمي اين مجموعـههـا از نظر نسبتهاي ايزوتوپي Sr 86/ Sr 87 و نحوة پراكنش عناصر خاكي كمياب نشانگر آن است كه تركيب شيميايي آنها همانند سنگكرة اقيانـوسي Oceanic Lithosphere است لذا پذيرفته شده كه مجموعههاي افيوليتي ايران باقيماندة اشتقاقهاي درون قارهاي هستند كه در اثر كافتي شدن Rifting شكل گرفته و در اثر فرارانش Obduction و در هنگام جابهجايي قارهها و خردقارهها، در محل و امتداد زميندرزهاي كهن Paleo – Geosuture جاي گرفتهاند. جدا از مسائل ژئوديناميكي پوسته، داشتن كروميت، سولفيد مس تودهاي، كانيهاي گروه پلاتين، عناصر خاكي كمياب و 000 از ويژگيهايي است كه به مجموعههاي افيوليتي ايران ارزش اقتصادي ميدهند.

 

مشاهده عکس

 

سنگهاي سازنده مجموعههاي افيوليتي ايران

در بيشتر نواحي ايران، به ويژه در ايران مركزي، مجموعههاي افيوليتي در اثر عوامل گوناگون زمينساختي، به نسبتهاي متفاوت، با يكديگر مخلوط شده و توالي آنها نامنظم است. ولي در نواحي كه تأثير تنشهاي زمينساختي كمتر بوده، ميتوان يك روند كلي و كلاسيك از سنگهاي تشكيل دهندة زير (شكل 7-1) را ديد:

«اولترامافيكها»، عمدهترين سنگهاي مجموعههاي افيوليتي ايران هستند كه در ميان آنها هارزبورژيت با تركيب كانيشناسي اوليوين و اُرتوپيروكسن درصد بالاتري دارند. در جنوب ايران مركزي، دونيت فراوانتر است. لرزوليت، ورليت و برخي انواع پيروكسنيتها به ويژه برونزيت، از جمله اولترامافيكهاي مجموعههاي افيوليتي ايران هستند. در بيشتر برونزدهاي افيوليتي، سنگهاي اولترامافيك ياد شده به نسبتهاي متفاوت دگرسان شدهكه ممكن است تا مرحلة تشكيل سرپانتينيت پيشرفته باشد (شكل 7-2).

«گابروها»، پس از اولترامافيكهـــــا، فراوانترين سنگهاي بازيك درشت دانة مجموعههاي افيـــوليتـــي هستند كه از نظــر سيما و ساخت در بيشتـر جاهــا به صورت تــــودهايMassive Structure هستند ولي گاهي ساخت لايهاي Layered Gabbros دارند كه اين نظم، مديون مراحل انجماد ماگمايي و در اثر فرآيند نشست بلوري Crystal Setting بوده و ارتباطي به پديدههاي بعدي و دگرگوني ندارد. در مورد خاستگاه گابروهاي مجموعهاي افيوليتي ايران، سه امكان تفريق ماگماي اولترامافيك اوليه، ذوب قسمتهاي بالاي مانتل اقيانوسي و تزريق ماگماي بازيك جوانتر در يك مرحلة بعدي پيشنهاد شده است.

اگرچه مرز بين گابروها و پريدوتيتها در بسياري از حالات ناگهاني است، ولي گاهي ميتوان شاهد يك گذر تدريجي بين اولترامافيكها و گابروها بود.در پارهاي از نواحي افيوليتي ايران، سنگهاي گابرويي در اثر دگرساني استاتيك به مجموعهاي از گارنت گروسولاريت، كلريت و وزوويانيت تبديل شدهاند. نام اين گابروهاي دگرسان شده كه سيماي عدسيهاي سفيدرنگ دارند، «رودنگيت» است (شكل 7-3).

 «دايكهاي ديابازي و ميكروگابروها»، ديابازها مجموعة افيوليتي ممكن است ساخت صفحهاي Sheeted داشته باشند (شكل 7-4). كه نتيجة تزريق دايك در دايك است. گاهي دايكهاي ديابازي، دايكهاي تغذيهكننده Feeder Dykes گدازههاي بالاي مجموعة افيوليتي هستند. به طور عموم، ديابازها گابروها را قطع ميكنند و از آنها جوانترند.

ميكروگابروها از سنگهاي رگهاي مجموعههاي افيوليتي ايران هستند كه سختي زياد و رنگي بسيار تيره دارند و به صورت دايكهاي نه چندان ممتد و يا به شكل عدسي برونزد دارند.

«گدازههاي آتشفشاني»، گدازهها و گاهي خاكسترهاي آتشفشاني، از جمله عناصر مهم تشكيل دهندة مجموعههاي افيوليتي هستند كه تركيب كانيشناسي گوناگون و ساختار بالشي Pillow Structure دارند (شكل 7-5). بيشتر گدازههاي افيوليتي، بر اثر پديدههاي دگرساني بعدي، تركيب اولية خود را از دست دادهاند ولي تركيب عمومي از لكوبازالت تا اسپيليت متغير است.

«سنگهاي نفوذي اسيد»، ديوريتهاي كوارتزدار، ترونجميتها (پلاژيوگرانيتها) از ديگر سنگهاي مجموعة افيوليتي ايراناست كه به صورت تودههاي بسيار كوچك و گاه به صورت دايك و يا رگههاي نازك ديده ميشوند. رنگ روشن، دانهبندي متوسط تا ريز، كمبود كانيهاي فرومنيزين و دگرساني پيشرفته از ويژگي ماكروسكوپي آنها است. نتايج ژئوشيميايي اين سنگها نشانگر آن است كه در آخرين مراحل تفريق ماگماي اولترامافيكي به وجود آمدهاند.

«سنگهاي دگرگوني»، در مجموعههاي افيوليتي ايران دو نوع سنگ دگرگوني وجود دارد. گروه نخست ميكاشيست، گنيس و مرمر با خاستگاه قارهاي هستند و ارتباطي به مجموعههاي افيوليتي ندارند. گروه دوم در حقيقت افيوليتهاي دگرگون شدهاند. در بيشتر نقاط ايران، سنگهاي افيوليتي در دو فاز جداگانه دگرگون شدهاند.

 فاز نخست از نوع گرمابي و استاتيك است كه بيشتر موجب تغيير تركيب كانيشناسي سنگها شدهاند، و از آن جمله ميتوان به سريسيتي شدن پلاژيوكلازها، اوراليتي شدن پيروكسنها سرپانتينيتي شدن سنگهاي مافيك و اولترامافيك، رودنگيتي شدن گابروها، اسپيليتي شدن گدازههاي بازيك اشاره كرد. تشكيل تالك، هونتيت، پنبة نسور (آزبست) و منيزيت نيز از پيامدهاي دگرگوني استاتيك است كه در انجام آن، نيروهاي فشاري و به ويژه فشار بخار آب نقش اساسي داشته است.

فاز دوم دگرگوني، از نوع ناحيهاي و نتيجة فشارهاي كوهزايي و بسته شدن كافت قارهاي است. در ابتداي بسته شدن كه فشار بالا و دما پايين است، رخسارة دگرگوني از نوع پرهنيت، پمپليئيت تا شيست آبي است. در مراحل پاياني بسته شدن زميندرز، با افزايش دما، رخسارة شيست سبز تا آمفيبوليت گسترش بيشتري دارد.

 

                              صفحه دوم