ترشيري پاييني (پالئوسن – ميوسن پيشين)

چرخة رسوبي جهرم (پالئوسن – ائوسن)

سازند شيلي پابده : حدود 800 متر مارن و شيل‌هاي خاكستري و لايه‌هاي آهك رُسي دريايي است كه دو بخش غير رسمي به نام‌هاي «بخش شيل ارغواني» و «بخش آهك‌هاي چرتي» دارد. در گذشته، از اين سازند با نام‌هايي همچون سري‌گنو، مارن‌هاي گلوبيژرينا، شيل‌هاي آبي – ارغواني ائوسن و مارن‌هاي ائوسن ياد مي‌شد، ولي امروزه واژة «پابده » معرف اين واحد سنگي است كه بُرش الگوي آن در تنگ پابده واقع در شمال ميدان نفتي لالي مسجدسليمان، به ضخامت 3/798 متر، مطالعه شده است. بخش پاييني سازند پابــده (140 متر) از جنس شيل و مارن آبـي و ارغوانـي است كه به طور رسمــي به آن «شيل ارغواني» گفته مي‌شود. ولي بخش باقيماندة آن، شيل‌هاي خاكستري و لايه‌هاي آهك رُسي و گاهي چرت‌دار است. در صد شيل و آهك رُسي يكنواخت نيست، گاهي شيل، و گاه آهك برتري دارد.

 به جز لرستان، مرز پاييني سازند پابده ناپيوسته است. درلرستان مرز پاييني سازند پابده با شيل و مارن‌هاي سازند گورپي در قاعدة بخش شيل ارغواني است. ولي، در فارس كه بخش شيل ارغواني ممتد نيست، اين مرز در قاعدة بخش آهك‌هاي چرتي انتخاب مي‌شود كه نشان از دگرشيبي فاز كرتاسة پاياني دارد و با گرهك‌هايي از فسفات، دندان ماهي، گلوكونيت و در برخي نقاط با كنگلومرا مشخص مي‌شود. در بُرش الگو، مرز بالاي سازند پابده با سنگآهك‌هاي سازند آسماري هم‌شيب و تدريجي است و گاهي نيز سازند پابده در زير سازند جهرم قرار دارد. در فارس و خوزستان، سن سازند پابده از پالئوسن تا اليگوسن است. در لرستان سن اين سازند از پالئوسن پسين تا ميوسن در نظر گرفته مي‌شود.

 سازند پابده به ويژه در نواحي جنوب باختري لرستان، خوزستان و نواحي جنوبي فارس گسترش دارد. از جنوب باختري لرستا ن به سمت نواحي مركزي و شمال خاوري لرستان، اين سازند به صورت جانبي و زبانه‌اي با سازندهاي آواري اميران و كشكان و كربنات‌هاي سازندهاي تله‌زنگ و شهبازان جايگزين مي‌شود و در فارس داخلي، سازند پابده جاي سازند جهرم را ميگيرد. به زبانههاي آهكي سازند تلهزنگ موجود در سازند پابده، «بخش آهكي تلهزنگ» نام داده شده كه نوعي سنگآهك مارني – متورق حاوي سنگوارة ماهي و فلسماهي است. سازند پابده بسيار غني از مواد آلي است ولي در بسياري نقاط به بلوغ لازم براي توليد هيدروكربن نرسيده است. در نقاطي كه به بلوغ رسيده باشد ميتواند سنگ منشأ پرتوان باشد (افشارحرب، 1380).

سازند دولوميتي جهرم : بُرش الگوي اين سازند در «تنگ آب» واقع در پهلوي شمالي كوه جهرم مطالعه شده است. از مجموع 5/467 متر ضخامت بُرش الگو، 5/35 متر دولوميت قهوه‌اي توده‌اي در پايين، 162 متر دولوميت نازك لايه در وسط و 270 متر سنگآهك دولوميتي توده‌اي، خشن و برجسته در بالا است.سازند دولوميتي جهرم ممكن است، مانند بُرش الگو، بر روي سازند ساچون و يا به طور محلي بر روي سازندهاي كشكان، تاربور و پابده باشد. در همه جا مرز پاييني سازند جهرم ناگهاني است ولي فصل مشترك آن با سازند پابده تدريجي است. مرز بالاي سازند جهرم با سازند آسماري ناپيوسته است كه ممكن است از نوع دگرشيبي موازي، همراه با آواري‌هاي داراي تركيبات آهن، و يا به صورت ناپيوستگي پيوستهنماParaconformity باشد. ولي در فارس داخلي، سازند جهرم به طور دگرشيب با سازند رازك پوشيده شده است.

در نقاطي كه پيوند دو سازند جهرم (در زير) و سازند آسماري (در بالا) از نوع پاراكانفورميتي است، تفكيك دو سازند تنها از طريق ديرينهشناسي امكانپذير ميباشد.سن سازند جهرم در محل بُرش الگو، از پالئوسن تا ائوسن مياني است. ولي، در فارس ساحلي بخش بالايي جهرم به سن ائوسن پسين است.بيشترين گسترش جغرافيايي سازند جهرم در سكوي فارس است. درخوزستان، اين سازند رخنمون ندارد ولي در حفاريهاي نفتي نواحي دارخوين و خرمشهر گزارش شده است. در لرستان، سازند جهرم به وسيلة سازند كنگلومرايي كشكان به دو سازند تلهزنگ (در زير) و شهبازان (در بالا) تقسيم شده است.

سازند تبخيري ساچون Sachun Evaporite Fm. : سازند ساچون واحدي از نهشتههاي تبخيري است كه در بين سنگآهكهاي سازند تاربور (در زير) و كربنات‌هاي جهرم (در بالا) قرار گرفته و معرف محيط‌هاي كنار قاره‌اي مرز مزوزوييك - سنوزوييك، به ويژه در نواحي شمال خاوري فارس است.بُرش الگوي اين سازند در نزديكي روستاي ساچون (25 كيلومتري جنوب داراب) ، 1415 متر ضخامت دارد و به طور عمده شامل ژيپس، دولوميت، آهك‌هاي سيلتي و مارن است كه رنگ مايل به سُرخ دارد. ژيپس به طور عموم عدسي شكل است و به دو طرف نازك و در داخل مارن‌ها و دولوميت‌ها ناپديد مي‌شود.

پيرامون شيراز، واحدي از سنگآهك دولوميتي به شدت متبلور، جلبكي به رنگ قهوه‌اي تا زرد، ، به ضخـامت 183 متر، در قسمت پايين سازند ساچون وجـود دارد كه به نام « بخش آهكي قربان » نامگذاري شده است. مرز پاييني سازند ساچون به سازند تاربور تدريجي است ولي مرز بالايي آن با سازند جهرم ناگهاني است. بر اساس روزنه‌داران موجود، سن سازند ساچون ماستريشتين تا ائوسن پيشين در نظر گرفته مي‌شود.

گسترش جغرافيايي سازند ساچون بيشتر محدود به ناحية فارس است. به سمت شمال خاوري پس از حذف انيدريت‌ها و دولوميت‌ها، اين سازند ابتدا مارني – سيلتي و سپس ماسه‌اي – كنگلومرايي مي‌شود. به سوي جنوب باختري نيز ساچون به آرامي با سازند پابده جانشين مي‌شود.

سازنـد آواري كشكان Kashkan Clastic Fm. : نام اين سازنــد از رودخانة كشكان گرفته شده و برش الگوي آن در 25 – 30 كيلومتري شمال خاوري پل‌دختر، در كنار راه انديمشك – خرم‌آباد، 370 متر ضخامت دارد. اين واحد سنگي كه به داشتن رنگ سُرخ و رخسارة آواري شاخص است به طور معمول شامل سيلت، ماسهسنگ و كنگلومرا با قلوه‌هاي راديولاريت به ويژه چرت فراوان است كه به سمت بالا درشت دانه مي‌شود.مرز پاييني سازند كشكان با سنگآهك‌هاي بيوهرمي سازند تلهزنگ ناگهاني و هم‌شيب است.

 در نقاطي كه سازند تلهزنگ وجود ندارد، سازند كشكان به طور مستقيم بر روي سازند اميران قرار مي‌گيرد. مرز بالايي كشكان با كربنات‌هاي شهبازان ناپيوسته است و با يك زون هوازده حاوي ليمونيت مشخص مي‌شود.جدا از روزنه‌داران ماسه‌اي، سازند كشكان سنگوارة شاخص ندارد، ولي با توجه به جايگاه چينه‌شناسي، اين سازند به سن پالئوسن تا ائوسن مياني دانسته مي‌شود.گسترش جغرافيايي سازند كشكان محدود به لرستان است.

 از محل بُرش الگو به سوي جنوب باختري، اين سازند به صورت بين انگشتي با سازند پابده، و به سوي جنوب خاوري به تدريج با آهك‌هاي تله‌زنگ و شهبازان جانشين مي‌شود.

سازند آهكي تلهزنگ : بُرش الگوي اين سازند درتنگ دو، واقع در 5/4 كيلومتري جنوب باختري ايستگاه راه‌آهن تلهزنگ (بين انديمشك تا دورود) مطالعه شده است. در اين محل سازند تلهزنگ شامل 176 متر سنگآهك، خاكستري تا قهوه‌اي، با لايه‌بندي متوسط تا توده‌اي و مقاوم است كه سنگوارة فراوان، به سن پالئوسن تا ائوسن مياني دارد.به طور معمول سازند تلهزنگ بر روي سازند آواري اميران و در زير سازند كشكان قرار دارد ولي گاهي به صورت جانبي و به تدريج با اين دو سازند جانشين مي‌شود. جدا از دو سازند اميران و كشكان، تلهزنگ مي‌تواند با سازند پابده نيز پيوند جانبي داشته باشد به همين دليل گاه زبانه‌هايي از سازند تلهزنگ در درون سازند پابده ديده مي‌شود كه به آن «بخش آهكي تلهزنگ» نام داده شده است. اين زبانهها شامل سنگآهك مارني متورق و گلوكونيتدار است كه از فلس ماهي غني بوده و سنگوارة ماهي نيز دارند.

سازند كربناتي شهبازان : نام اين سازند از روستاي شهبازان (دركنارراه‌آهن انديمشك – دورود) گرفته شده و بُرش الگوي آن در ادامة سازند تلهزنگ در تنگ دو، در 5/4 كيلومتري جنوب باختري ايستگاه تلهزنگ قرار دارد.

 سازند شهبازان شامل 8/333 متر دولوميت و آهك‌هاي دولوميتي با رنگ هوازدة سفيد تا قهوه‌اي با سيماي ضخيم‌لايه است كه به طور پيوسته بر روي سازند آواري كشكان و به طور ناپيوسته در زير سازند آسماري قرار دارد. با توجه به فسيل‌هاي موجود، سن آن ائوسن مياني تا بالايي تعيين شده است. گسترش جغرافيايي سازند شهبازان به طور عمده محدود به شمال خاوري لرستان است. تغييرات جانبي اين سازند درخور توجه است. از لرستان به سوي جنوب خاوري، كربنات‌هاي شهبازان به تدريج با آواري‌هاي سازند كشكان جانشين مي‌شود و سرانجام در زاگرس مرتفع، سازند شهبازان به قسمت‌هاي بالايي سازند جهرم مي‌پيوندد. بدينسان سازند شهبازان، با سازندهاي كشكان، تلهزنگ، پابده و سازند جهرم ارتباط بين انگشتي دارد

چرخه رسوبي آسماري (اليگوسن پسين – ميوسن پيشين)

سازند آهكي آسماري :جوانترين سنگ مخزن پهنة زاگرس است و به همين دليل، مطالعات گستردهاي بر روي خواص سنگچينهاي اين سازند انجام شده است. در گذشته از اين واحد سنگي به نامهايي مانند سازند آهكي جريب، سازند آهكي كَلهُر و سنگآهك خمير ياد ميشد، ولي سازندهاي ياد شده، تنها با بخشي از بُرش الگوي سازند آسماري مترادفاست و تمامي اين سازند را در بر نميگيرند. نام اين سازند از كوه آسماري (جنوب خاوري مسجد سليمان) اقتباس و بُرش الگوي آن در تنگ گل ترش همين كوه اندازهگيري شده است.

 در بُرش الگو، سازند آسماري با 314 متر ستبرا، شامل سنگآهكهاي مقاوم، كرم تا قهوهاي رنگ با ريختشناسي كوهساز است كه كمي ميانلايههاي شيلي دارد و به داشتن درزة فراوان شاخص است. در بُرش الگو، سازند آسماري سن ميوسن دارد و قسمت پايين آن، به لحاظ تغيير رخسارة جانبي به سازند پابده، ديده نميشود. ولي، بُرش مكمل اين سازند در تنگ تكاب كوه خَوير، در 30 كيلومتري بهبهان، نشانگر ويژگيهاي كامل اين سازند است.

سنگآهك آسماري مهمترين سنگ مخزن حوضة رسوبي زاگرس ايران است و چون براي نخستين بار در خاورميانه در آن نفت كشف شده است معروفيت جهاني دارد. بهرهدهي يك چاه متوسط در يك ميدان نفتي به نسبت خوب، در حدود 25000 بشكه در روز است (افشارحرب، 1380).

در بُرشهاي كامل، سازند آسماري داراي دو عضو است. يكي «عضو ماسهسنگي اهواز» در جنوب باختري خوزستان و دوم، «عضـــو تبخيري كَلهُــــر» در لرستان. از نگاه زيستچينهاي نيز اين سازند به سه واحد «آسمـاري پايينــي» به سن اليگوسن، «آسمـاري ميانــي» به سن ميوسن پيشين (آكيتانين) و‌ «آسماري بالايي» به سن ميوسن پيشين (بورديگالين) تقسيم ميشود. ولي اين تقسيمبندي در همه جا وجود ندارد. براي نمونه، در جنوب باختري سيسخت، تنها بخش آسماري پاييني ديده ميشود كه مرز بالاي آن به سازند رازك است.

در بيشتر نقاط، مرز پاييني آسماري به سازند شيلي پابده است ولي در لرستان مركزي، اين سازند با سازند كربناتي شهبازان و در فارس داخلي با سازند جهرم، به طور ناپيوستگي پيوستهنما (پاراكانفورميتي)، همبر است. در همه جا، سازند آسماري با سازند انيدريتي گچساران پوشيده ميشود. ولي در فارس داخلي كه سازند رازك جانشين گچساران ميشود، مرز بالايي سازند آسماري به سازند آواري رازك است.گفتني است كه ويژگيهاي بُرش الگوي اين سازند تنها در فروافتادگي دزفول قابل قبول است كه با اندكي تغيير در لرستان نيز قابل تعقيب است ولي در نواحي فارس و پسخشكي بندر عباس، ويژگيهاي سنگچينهاي و زماني آن تغييرات زيادي دارد. براي نمونه:

* در جنوب غربي لرستان، يك رخسارة تبخيري به نام « بخش تبخيري كلهر »، به صورت جانبي در تداخل با رديفهاي كربناتي سازند آسماري است.

* در حاشية جنوبي حوضة آسماري، ماسهسنگهايي به نام بخش « ماسهسنگي اهواز » وجود دارد.

* در ميدانهاي نفتي مسجد سليمان، نفت سفيد، هفتگل و پارس، يك واحد انيدريتي در قاعدة آسماري ديده ميشود.

* در جنوب فروافتادگي دزفول، سازند آسماري به مجموعهاي از ماسهسنگ، سنگآهك و شيل تغيير رخساره ميدهد.

* در مرزهاي شمالي حوضة رسوبي آسماري از جمله در جنوب باختري سيسخت، تنها بخش پاييني آسماري ديده ميشود.

* در جنوب خاوري فارس به ويژه در نواحي قشم و بندرعباس، سازند آسماري با شيلهاي سازند پابده تداخل بين انگشتي دارد.

* در شمال فروافتادگي دزفول و در كوه آسماري رديف كم ضخامتي از مارن و شيل وجود دارد كه در زير آهكهاي آسماري و بر روي انيدريت قاعدة آسماري قرار دارد و به سن قبل از آكيتانين بالايي است. در مناطقي كه انيدريتهاي قاعدة آسماري وجود ندارد، مارنهاي موردنظر روي سازند شيلي پابده ديده ميشوند. در مورد تعلق مارن و شيلهاي موردنظر به سازند پابده و يا آسماري، اتفاق نظر وحود ندارد. به همينرو، به رديفهاي موردنظر لايههاي داراي Brissopsis و گاهي «لايههاي حد تدريجي» نام داده شده است.