سنوزوئیک در ایران12
ترشيري در زاگرس
مقدمه
در زاگرس، بدون در نظر گرفتن ابعاد و تغييرات ناحيهاي رخسارهها، رديفهاي ترشيري را ميتوان به دو بخش جدا تقسيم كرد. يكي ترشيري پاييني، به سن پالئوسن تا ميوسن پيشين و دوم، ترشيري بالايي به سن ميوسن پيشين تا پليوسن و جوانتر (شكل 6-2). در ترسيير پاييني، دو چرخة رسوبي قابل شناسايي است. يكي چرخة رسوبي جهرم به سن پالئوسن تا ائوسن مياني و ديگري چرخة رسوبي آسماري به سن اليگوسن تا ميوسن پيشين . ترشيري بالايي، نشانگر رديف پسروندهاي به نام چرخة رسوبي فارس است كه سن ميوسن پيشين تا پليوسن دارد (مطيعي، 1372).
«چرخة رسوبي جهرم»، پس از حركات كرتاسة پسين، در اوايل ترشيري، تمامي زاگرس با يك درياي پيشرونده پوشيده شد. در مناطق ساحلي اين دريا «سازند آواري ساچون»، در مناطق كم عمق «سازند كربناتي جهرم» و در نواحي ژرف «سازند شيلي پابده» رسوب ميكرد.
در اين زمان، در كوههاي زاگرس سه ناوة لنگه، خوزستان و تتيس وجود داشت كه با پشتههايي از يكديگر جدا بودند. مواد فرسايشي اين پشتهها كه بيشتر از چرتهاي راديولاريتي است، به گوديها حمل ميشد و ممكن است با رسوبهاي عميق سازند پابده و يا كربناتهاي جهــرم تداخل داشته باشند. رسوبهاي آواري پشتههـا وقتــي با سازند پابده همراه است به نام «سازند فليشي اميران» و در نقاطي كه با كربناتهاي جهرم تداخل دارند، «سازند كشكان» ناميده ميشوند. در ائوسن مياني، همزمان با رويداد پيرنئن، با پسروي دريا، نواحي سكويي جهرم از آب بيرون آمد و تنها در مناطق مركزي ناوهها (ناوة لنگه و ناوة خوزستان)، رسوبگذاري سازند پابده ادامه داشته است. بدين ترتيب چرخه رسوبي جهرم با يك ناپيوستگي فرسايشي خاتمه يافته است.
«چرخة رسوبي آسماري»، در ائوسن پسين – اليگوسن، شمال خاوري لرستان و سكوي فارس داخلي از آب بيرون مانده ولي در ناوههاي خوزستان و لنگه، رسوبگذاري نهشتههاي ژرف سازند پابده ادامه داشته است. در پايان اليگوسن در نتيجة پيشروي آرام و محدود دريا، چرخة كوچك آسماري پاييني، به سن چاتين Chatian، تشكيل شده است. در مرز اليگوسن - ميوسن، در نواحي اهواز ماسههايي نهشته ميشد كه از آن به عنـوان «بخش ماسه سنگي اهواز» از سازند آسماري ياد ميشود. در همين زمان، در لرستان، رسوبهاي تبخيري «بخش كلهر» نهشته شده است. رسوبهاي آكيتانين، با ويژگي محيطهاي كمژرفا، در تمامي حوضه نهشته شده و (چرخة آسماري مياني) را به وجود آورده است. از چرخة آسماري پاييني به آسماري مياني، كم عمق شدن دريا محسوس است و حتي دولوميتي شدن رديفهاي آسماري مياني ممكن است نشانة يك مرحلة دياژنز در مرز بالاي آسماري مياني باشد. پس از اين فرسايش، با پيشروي گستردة درياي بورديگالين (چرخة آسماري بالايي) در تمامي لرستان و قسمت اعظم خوزستان انباشته شده ولي اين سنگها در شمال خاوري خوزستان وجود ندارد. در اواخر بورديگالين، با اُفت سطح دريا شرايط تبخيري حاكم و چرخة رسوبي آسماري به پايان رسيده است.
«چرخــة رسوبي فارس»، به سن ميوسن پيشين – پليوسن، در برگيرندة سازندهاي «گروه فارس» و به طور كلي گوياي نهشت رسوبهاي همزمان با كوهزايي، در يك درياي پسرونده به سمت جنوب باختري است. ويژگيهاي رسوبي چرخة فارس، در دو سوي زون گسلي كازرون همانند نيست و اين باور وجود دارد كه در اثر بالا آمدن بلندي گاوبندي، سدي دهانهاي در مقابل ناوة خوزستان به وجود آمده است. در جنوب خاوري بلندي گاوبنــدي نهشتههـاي مارني – شيلــي «سازنـد ميـشان» و بر روي بلنديگاوبنـدي، «بخش گوري» نهشته شده در حالي كه در شمال باختري زون گسل كازرون، «سازند گچساران» در ناوة خوزستان نهشته ميشد. وجود سازند ميشان در فروافتادگي دزفول نشانگر آن است كه پايين رفتن اين فرو نشست، بعد از سازند گچساران ادامه داشته ولي در نواحي لرستان فرونشيني متوقف و رسوبگذاري «سازند آغاجاري» آغاز شده است. نهشت آواريهاي آغاجاري از ميوسن مياني آغاز و در زمان پليستوسن در زير رسوبهاي «كنگلومراي بختياري» قرار گرفته است.
واحدهاي سنگچينهاي زير، كه در چرخههاي رسوبي جهرم، آسماري و فارس حضور دارند، معرف رسوبات ترشيري زاگرس هستند كه پيوندهاي زماني و مكاني آنها را ميتوان در شكل 6-4 ديد.